پرنسس رزالینپرنسس رزالین، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه سن داره

شاهدختِ من

Happy four-year-old princess Rozalin

عسلم چون امسال جشن تولد نداشتی کیک پختم و جهت شیرین کامی آوردم مرکز آموزشیت و با کادر مهربون و دوستای عزیزت نوش جون کردید. نقاشی های جالب زیاد میکشی اما این یکی که شخصیتش ساخته ی ذهن خودته خیلی واسه مامانی جذاب بود. به یاد ندارم ولی فکر میکنم گفتی آقای توت فرنگی.  ...
6 آبان 1399

چهل و نهمین ماهگرد پرنسس رزالین👑🌹

ماهگردت دو روز جلوتر مبارک عسلکم. رفتیم کافه بستنی خوردیم مهمون بابایی و منم یهو به ذهنم رسید واسه شما کیف و کلاه درست کنم. اولین تجربه م بود و بد نشد. هدیه ی چهل و نهمین ماهگردت دردونه ی نازدونه ی من. الهی همیشه شاد و سلامت باشی گلم جان😍😘. عاشقتیم پرنسس دلربا💖💎 خودشون رو توی آینه ورانداز میفرمایند عشق جان😊😘😍. ماشین سواری توی پارکینگ. دست فرمونش عالیه دختر من. در صورتی میشه از گیم پلیس جدات کرد که حسابی خسته بشی و البته فردا صبحشم با یه رز خوابالو طرفیم😘😍. مرواریدم، کوچولو، مامانی میمیره برات💖 ...
28 مهر 1399

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش... پادشاه فصل ها پاییز

🌼اول از همه مهرتان را سپاس و یک بغل بوسه و شادی تقدیمتان همراهان بلاگی💐. سلام به روی ماهت دخترجونم. الان که مینویسم شما رفتی مهد عزیز جانم. این روزها با دور تند میگذرن و به جز ساعت خوابت هیچ مشکلی بینمون نیست. بعد از منو بابایی میخوابی و این خواب ما رو هم ناآرام و پر از استرس کرده بعلاوه اینکه صبح هم خوابالو و بداخلاقی. چندبارم گفتی توی مهد دلت واسم تنگ میشه و این منو غصه دار میکنه قربون دل کوچیکت برم فرشته کوچولوی من. عزیزکم اگه نفرستمت مهد وابستگیت به من بی نهایت شدید میشه و برای مدرسه به مشکل میخوریم جان و جهانم. چند بار که زودتر اومدم دنبالت صدای نازت رو میشنیدم که به چه زیبایی شعر میخوندی. تمام زندگی مایی گلی جان. صبح سرد و بارونی...
15 مهر 1399

H.B.D Princess Rozalin 👑🌹

فرشته ی بی همتا، عزیزترین، تولدت مبارک جان و جهانم. دعای خیر من و بابایی همواره بدرقه ی راهت رز طلایی. الهی همیشه شاد و سلامت و موفق باشی دردونه ی نازدونه. چهار ساله شدی گلم جان. همیشه عاشقتیم رز گلم جان. درگیر اسباب کشی هستیم و نشد جشن بگیریم. هر چند خیلی هیجان یه جشن پر و پیمون رو داشتی قربون دلت برم خوشکل خانومم. دو سال از خونه ی خودمون دور بودیم الان که برگشتیم میفهمم چقدر دلم تنگ شده بود. تونستم پس انداز خوبی داشته باشم. هم مالی هم تجربی! چون عاشق ساندویچی دیروز رفتیم قدم زدیم و مهمونت کردم به بستنی و ساندویچ و به انتخاب خودت عروسک اسکای هم از مامانی هدیه گرفتی. کادوهات هم واریز شدن و من از طرف شما تشکر کردم. ...
1 مهر 1399

خوب، بد، زشت!

سلام مامانی گلی الان که مینویسم خوابیدی صورت ماهت رو بوسیدم و گفتم سری به وبلاگت بزنم. جمعه ی پیش خیلی خوش گذشت. آکواریوم، گیم پلیس، رستوران، دریا و قلیون اما آخر شب وقتی برگشتیم دیدیم کارگاه بابایی آتیش گرفته و همه چیز سوخته بود. این مدت هم بابایی مشغول بازسازیه منم تمام سعیمو میکنم آرامشمون حفظ بشه که بهتر مدیریت کنیم. چند تا عکس از شما زیباروی عزیزمون😍😘. ...
18 شهريور 1399

عاشورای 99

در یک دسته ی خیابانی نوحه خوان اسم امام حسین رو آورد و اشکهام جاری شد. عزیزجانی فرشته ی ما دختر خوبم💖 __________________________________ بی تابی فریادهای خفه خستگی مهلک از آن چه نمیدانی چیست بغضهایی که بیشتر از آنکه بشکنند در راه گلو میمانند و رسوب میکنند اشکهایی که از چشمخانه فرو می افتند ولی آرام و قرار نمی آفرینند قلبی که با هر تپش همچون دهلی جنگی میکوبد ذهنی که به گنگی میگراید و مبهوت میماند حسرتی که لبریز میکند و کالبد را کش می آورد چگونه خالق اینچنین حالی ای حسین؟ چگونه عالمی بدون تو تاب می آورد ای حسین؟ اسماء(هلیا) دگلی  ...
9 شهريور 1399

😍خدا منو جایزه کرده!😍

* گاهی قبل از خواب میبوسمت و میگم خدا شما رو به ما هدیه داده خانومی واسه همین من خیلی شادم. در طول روز اگه عصبانی بشم واسه اینکه شادم کنی بلند میگی "خدا منو جایزه کرده" 😄. ای جون دلم خدا حفظت کنه جایزه ی من😍😘. ** تمرین الفبا داریم این روزها. توی دفتر خط دارت چند خط تمرین کردیم و این پاک نویسته. قربونت برم چقدر ذوق داشتی وقتی نوشتی آب و بابا. حروف انگلیسی هم خودت از کلیپهای آموزشی یاد گرفتی که بعداً اون رو هم تمرین میکنیم که خوش خط بشی. عسل نمکی خانوم جون دفتر مشقت در کنار کوکی سمولی فندقی. *** king lion myth unrepeatable unforgetable 😢happy birthday Michael Jackson علاوه بر اون مرلین منسون هم از خواننده های...
7 شهريور 1399

چهل و هفتمین ماهگرد پرنسس رزالین👑🌹

نازدونه ی دردونه ی ما سی روز دیگه گذشت. سی روز آرام اما سرشار از دلخوشی های ساده. من بیسکویت عسلی پختم و از بابایی عزیز هم حباب ساز هدیه گرفتی و به این بهانه زندگی سه نفره ی کوچیکمون رو جشن گرفتیم. یکی از کاردستی های این هفته ساعت و یادگیری واحد زمان بود. هوای خیلی خوبیه بارونی و ابری اما تابستون امسال کلی ایده ی خشکیجاتی داشتم که لازمه ش آفتاب سوزان بود و نشد. طوری شده تا خورشید خانوم در میاد هیجان زده میگی مامان مامان آفتاب میتابه😊💖. دخترک نازنینم فرشته ی عزیزم خدا رو بابت داشتنت شاکرم😘😍. رز طلایی در لباس خاک بازی! با پشه بند دوران نوزادیت درستش کردم. یک دامن توتو و یک کلاه. گل گلی جونم کلاهش ابداع خودت بود دختر خوش ذوقم. ...
1 شهريور 1399

زینگ زینگ! زنگ آموزش

از سری آموزش های این روزهات علاوه بر گسترش دامنه ی لغات انگلیسی، نقاشی و ریاضی و حروف الفبای فارسیه. بعد از اتمام تایم آموزشیت قندم به حدی میوفته که رسماً به سمت آشپزخونه یورش میبرم! اینجا درس عملیات جمع، و نقاشی خیابان رو داشتیم. پیاده رو هم با خط کش کشیدی. هفته ی پیش کار با خط کش و متر رو بهت یاد دادم. چون قبلاً اعداد انگلیسی رو تا 100 کار کردیم یاد گرفتن مفهوم اندازه گیری واست مشکل نبود. و اینجا درس عملیات کوچکتر بزرگتر مساوی، و نقاشی طبیعت رو داشتیم. قربونت برم که مثل مامانی عاشق قله های پوشیده از برفی. درس عملیات منها، و نقاشی فوق العاده ی شما عزیز دلم بر گرفته از کارتون میکی موس. چند روز پیش راجبه "جک این ...
23 مرداد 1399
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاهدختِ من می باشد