پرنسس رزالینپرنسس رزالین، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

شاهدختِ من

یک عدد مامانیه شادمان

خوش قدمی دیگه چه میشه کرد.اشعاری که ده سال توو یه پوشه ی کرمی لای کتابهای ریز و درشت به خواب رفته بودند حالا چاپ شدند. قبلاً حتی حوصله نداشتم شعرهامو به جلسات نقد ارائه بدم اما اومدنت به من انرژی و پویایی داده. از بابایی هم بابت حمایتش ممنونم. البته پخش کتابم مونده برای سال جدید.فقط تعداد محدودیش امسال بین کتابفروشیها پخش میشه.به هر حال کتاب اول تجربه ست.امیدوارم کتابهای بعدی با تجربه بیشتری وارد بشم. خیلی دوستت میداریم رز نازم ...
16 اسفند 1395

بازم سفر

خوشکل خانومم ما الان لار هستیم.هفته ی پیش اومدیمو تا بعد از عید میمونیم.بابایی گلی نزدیک عید بهمون ملحق میشه .شب قبل از حرکت مادرجون و باباعلی اومدن خونه و کلی بوسیدنت و ذوقتو کردن. توو فرودگاه ضایع کردی منو. بشدت گرمایی هستی و منم کم پوشونده بودمت. همه ی نی نیها زیر چند لایه لباس بودن ولی شما با یه لباس بهاری.هزار نفر بهم تذکر دادن خانوم هوا خیلی سرده ها غافل از اینکه من مامانی بی فکری نیستم نی نیم گرماییه.  دیروز رفتیم دفتر وکالت آقاجون.چندتا عروسک و جغجغه هم با خودم بردم که سرگرم بشی اما همه حواست به میز کار آقاجون بود.کلی فضولی و ورجه وورجه کردی و آخرشم مثل یه فرشته خوابت برد. ...
12 اسفند 1395

پنجمین ماهگرد شاهدختم

پنج ماهگی مبارک نازدونه خانوم.عاشقتیم عزیزکمون.میوه ی دلمون.دختر بیهمتای ما . بخاطر بوران شدید شیرینی فرشیها تعطیل بودن  ماهگردتو با یک روز تاخیر گرفتیم عسل نمکی خانوم . این عروسک سخنگو هم از سری عروسکهایی که آقاجون واسه یلدا خریده بودن.مرسی طبق معمول دختر شیرین ادای ما با اطوارهای نازش دلبری میکنه بای نان1  های نان2  نان2 رو واست شروع کردم مطابق نظر دکترت . نظر ایشون این بود که چون وزنت خوبه میشه زودتر شروع کرد. خیلییییییی خوابت میومد ولی از شیطونی دست ور نمیداشتی.پف چشمات مشخصه.دکترت گفت یکی از شیطون ترین و با هوش ترین شیرخوارانی هستی که دیده.عقیده داشت چون زود زبون باز کردی و نگاه فهمیده ای داری مشخصه ذهن تیز...
2 اسفند 1395

هپی ولنتاین

خب از کجا شروع کنممم. ولنتاین مبارک و لحظاتت شاد دخترم.من که امسال اونقدر درگیرت بودم شاهدختم که زمان از دستم در رفت. نه تنها ولنتاین که تولد بابایی هم یادم رفت. اما مرد حواس جمع و مهربونم شب ولنتاین منو با یه جعبه ی خوشکل شکلات و دو تا گلدون زیبا غافلگیر کرد.ممنونم. دوم اینکه بارش بارون و برف ایران رو سفت و صمیمانه بغل گرفته. اینجا رشت خوشکلمون هم حسابی برف و بارون داشتیم البته مثل هر سال. این آشتی ملی چه صیغه ایه؟ ملت ایران نه با کسی قهره نه آشتی.دعوای کفتارها بر سر منابع و منافع این مملکت به ما ربطی نداره.لطفاً ما رو وارد دعوای خونوادگیتون نکنید. ملت هییییییییییچ مشکلی ندارن فقط رفع حصر مونده که ضروریه؟ ک...
27 بهمن 1395

کار خوب ... حس خوب... زندگی خوب

رزالین زیبای من با چشمهای یشمی قهوه ای نازش جایی از خونه نمونده که دید نزده باشه.داخل کابینتها, انباری, زیر تخت! وقتی بغلت میکنم خودتو به سمت مورد نظرت خم میکنی و غر میزنی.یعنی منو ببر اونجا.الهی دورت بگردم. دردونه ی من, هفته ی پیش در یک کار انسان دوستانه شریکت کردم.کادوهای نقدی که از لار و اقوام مامی نسیبت شد 720هزار بود.اولش تصمیم داشتیم مبلغی بهش اضافه کنیم و واست یه پابند طلا بخریم.اما چند روز بعد از طریق یکی از دوستان خوب و خیّرم با وضعیت دلخراش کودکان پروانه ای آشنا شدم و با بابایی تصمیم گرفتیم این پول رو از طرف شما هدیه کنیم به این بیماران. بابایی بهت میگه خامه عسل.این عکس هم مربوط میشه به ساعت 3 صبح که بیدار شدی و دلت باز...
8 بهمن 1395

چهارمین ماهگرد شاهدختمون

چهارمین ماهگردت مبارک خوشکل خانوم . این بیتها تقدیم به تو عسل نمکی من اتل متل یه گلدون/یه دختر مهربون اومده از آسمون/نشسته رو چشممون جیغ میزنه میخنده/چه صورتش قشنگه شده همه ی  دنیامون/رزالین زیبامون از شیطونیهات بگم که زود از عروسکات خسته میشی و برات جذابیت روزهای اول رو ندارن.با این حساب ما باید هر هفته واست یه عروسک جدید بخریم.این میمون کوچولو هم از عروسکهاییه که واسه یلدا از مامانجون کادو گرفتی. 3شب پیش از خواب پریدی و بطور واضح گفتی مامان.بابایی باورش نمیشد و ذوق میکرد.واسه من عادی بود چون در طول روز تا از کنارت پا میشم جیغ میزنی و عبارات نامفهوم ادا میکنی و تنها کلمه ی مامان واضحه. دوس...
29 دی 1395

جهت خالی نبودن عریضه

یکی از دوستان خوبم که منو از طریق پستها و کامنتهای فیسبوکیم میشناخت اینجا رو به قول خودش اتفاقی پیدا کرده و بسیار متعجب  شده که اگه این همون هلیا ست چرا اینجا اینجوری مینویسه! البته ایشون حق دارن.چون همیشه یه چهره ی منتقد و جدی و اهل مطالعه و مناظره با چاشنیه بدجنسی از من دیدن و همیشه تصور شخصیتی با غلبه ی  نیمکره ی چپ از من داشتن.  به نظر من همه ی آدمها علاوه بر کودک درون چند شخصیت درونی دیگه هم دارند که بروزشون توسط عقل و احساس کنترل میشه. از جمله شنگول درون ,  شاسکول درون , ننه قمر درون , اینشتین درون و... توی وبلاگ دختر عزیزتر از جانم شنگول  و ننه قمرم فعالترن! و البته عنصری که همیشه در تمامیه شرایط د...
18 دی 1395

عکس بازی

سکوت رو رعایت کنید.دمغ هستن ایشون صبح میشود هرگاه،  تو میخندی  بودنت پریدن هدیه ام کرد. چه در اوجم.  تو کجا بودی تا حالا شکورول من خوابالوی متعجب قربونت برم الهی  و در آخر شرحی ندارد جز عشق  ...
5 دی 1395

سومین ماهگرد و اولین یلدای شاهدختم

رزالین من با وجود اینکه با شیرخشک تغذیه میشی اما به شدت بمن وابسته ست و شیشه شیر رو فقط از دستای خودم میخوری. موقع بیدار شدنش هم باید پیشش باشم وگرنه میترسه.و این باعث شده من یک دوره خونه نشینی لذت بخش با سس شیرین وفراوان مشغله رو تجربه کنم! و این هم اولین یلدای مفرح گلدخترم که مصادف با سومین ماهگردش بود .آقاجون و مامانجون 2تا عروسک موزیکال و دوتا معمولی بهت هدیه دادن. شب یلدا رنگین پلوی هویج و گردو و کشمش(با یک نوع گوشت که میتونه گوشت پرندگان یا گوشت قرمز باشه)بعنوان شام و تنقلاتی هم بادام کوهی که در زبان لاری گفته میشه اخر و لبو و حلوا شکری و حلوا ارده سرو میشه.زادگاه حلوا ارده و شکری لاره و ما بهش میگیم پشمک ارده ای و شکری...
30 آذر 1395
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاهدختِ من می باشد