پرنسس رزالینپرنسس رزالین، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

شاهدختِ من

مادرانه با رایحه ی باران

1396/7/7 2:34
نویسنده : هلیآ
185 بازدید
اشتراک گذاری

سلامی با بوی کاه گِل و توسکای نم گرفته. عاشق بارونم و چند روزه روحم جلا گرفته با این بارش پی در پی.

👶وای خدای من. یک سال پیش همین موقع دخترکم هفت روزت بود. چه حس عجیبی داشتم.هم بعلت اثرات بیهوشی و فارغ شدن و هم وجودت فرشته ی نازم. یه احساس لطیف و غریب. همسری رو بیاد نمیاوردم و دور و برمو درک نمیکردم. دلم میخواست رزالین نازنینم رو بردارمو برم یه جای دور و زندگی کنم.

🌌شنبه ی پیش رو روز مهمیه. روزی که تعداد فرشتگان روی زمین بیشتر از حد معموله تا طلب استغفار بندگان خدا رو بالا ببرند و نامه ی اعمال رو تکونی بدن.روزی که مطابق گفته ها خداوند توبه ی حضرت آدم و حوا رو پذیرفت و سالها بعد نیز در این روز عزیز توبه ی قوم حضرت یونس پذیرفته شد.قربانی کردن،  تمیز بودن و لباس پاکیزه پوشیدن،  روزه گرفتن و تا جای امکان از امور دنیوی دست کشیدن و عبادت کردن علل خصوص طلب استغفار توصیه و بر بعضی واجب شده.

امروز رفتیم کارگاه مبل همسری(= همسر جان= بابایی=بابا مهرداد=باباییت 😄)قرار بود از بین سه مدل مبل کودک یکی رو انتخاب کنم واسه اتاقت گلدخترکم. امّا رزالین جون اینو دوست داشت و سریع نشست. سلیقمون یکسان نیست خانم رز! 😒

💎گلدختری بیدار شدی و به زحمت تل کشی واسش زدم بلکه بتونم یه دونه عکس خوب بگیرم .

مادرانه ام آنقدر میجوشد که دلم میخواهد لحظه لحظه نفس کشیدنت را هم ثبت کنم.بریزمش در شیشه ی کوچکی و به گردنم بی آویزم. درست اینجا...  روی قلبم. و سالها بعد درپوشش را باز کنمو بو بکشم و به همین ثانیه ها باز گردم.در آغوش بگیرمت و میان لبخند دلبرت بگویم دالی عسل دونه ی مادر... 

بعد نوشت: و یا به قول این روزهات بووووووو!😘😍 الان دارم خاطراتت رو دوباره میخونم و خواستم زیر این متن حس الانم رو بنویسم. الان 31 جولای 2021.

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاهدختِ من می باشد