همه چی نوشت!
چطوری شاهدخت نازم؟ مامی حسابی مشغوله...میخوایم به مناسبت ورودت دکراسیون رو عوض کنیم.منم همش در حال وبگردی و طراحی. دوست دارم دیزاین جدید هم خوشکلتر باشه هم کاربردی و بگونه ای که خرابکاریهات در آینده زیاد نمود نداشته باشه.
واسه بابایی گوش فیل با خامه درستیدم که عاشقشه واسه خودمونم بستنی که زیاد خوب نشد.نمیدونم به شیرها نمک میزنن یا خودش اینقدر شوره! لبنیات مصرفیمون محلیه ولی اینبار با کمی غلیظ شدن بیشتر از حد متعارف شور شد.واسه شام بابایی رو دعوت کردم به هلیا فست فود.یه بشقاب خوشمزه از انواع سوخاریها درست کردم که خیلی دوست داشت.شام سبک و خوبی بود اما چون مکش هود ضعیف شده و سرویس لازم داره , کل خونه بوی روغن گرفت که هنوزم شامه مبارکم را می آزارد.
دو تا کتاب خوندم که خوشم اومد."علویه خانم" از صادق هدایت که اگه اسم نویسنده رو هم نخونی از نوع نگارش و انتخاب واژگانش میتونی حدس بزنی نویسنده کسی نیست جز صادق خان! و مثل همیشه دغدغه مند. و کتاب دوم "خرده جنایتهای زن و شوهری" از اریک امانوئل اشمیت و فوق العاده عالی بود.برای بار سوم دارم "سووشون" از مرحوم دانشور عزیز رو میخونم.قلمش روح آدمو مجذوب میکنه. کاش میتونستم از نزدیک ببینمش. دو نفر از ایرانیانی که واسه جای خالیشون روی این کره خاکی افسوس میخورم سیمین دانشور عزیز و مرحوم شکیبائیه.
کتاب "پیله و پروانه" رو دوست دارم بخونم تعریفش زیاده. هرچی گشتم نبود!جزء کتابهای ممنوعه هم نیست. تقریباً 10 سال پیش خوندم با اسم شاپرک منتشر شده.
دیروز نوستالژیک فولدری رو گوش میدادم رسیدم به آهنگ سِلف کنترل.وای چه حس خوبییییییی بود.دلم واسشون تنگید.این چند روزه کلاً در حال و هوای گذشته بودم البته از نوع شیرینش.
خب اینم از گزارش امروز. باید برم دنبال کار و زندگیم.
شادباشی شادزیه من...