درهمانه
خب ماشیناسورها شروع شد این یعنی میتونم ادامه ی پست قبل رو از سر بگیرم. یه ظرف شکلات و سیب و بیسکویت ژله ای خودم پز هم گذاشتم بغل دستت که سرگرمت کنه عسل نمکی جانم.
دردونه ی نازنینم، جانان مادر انگار زمین و زمان گشته و گشته و ما همدیگه رو پیدا کردیم و تالاپی افتادی توی قلبم! انگار از ورای قضا و قدر، اسطوره وار پا گذاشتی توی کلبه ی دلم. مثل رویای ملس بعد از ظهر به وقت پارادایسه. این قطعاً فوق العاده ست عشق جانم.💝💖😍😘💖💝
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی