در سومین زاد روز پرنسس رزالین 👑🌹 چه گذشت
برمیگردیم به شب میلادت پرنسس. تولدت عالی بود گلم. شما هم کیفت کوک بود و حسابی بازی کردی اما بخاطر بیدارباشی که از هفت صبح زدی ده شب خسته شدی و بداخلاق. کلی هم کادو گرفتی. سه مدل فینگر فود و کیک تاپ و خوشبوی نارگیل تازه و میوه و آب میوه و پاپکرن و پفک و ژله، خوشمزه های مهمونی. فینگر فودها شامل مینی ساندویچ همبرگر و کلم بنفش، لقمه ی کشک بادمجان، سیب زمینی شکم پر با برنج معطر. بابایی هم واست جداگانه کیک و شمع خرید و یه گوشه واست دکور زد! و منم ازت عکس گرفتم. هدیه ی ایشون به شما به سفارش خودت سه چرخه چون قبلی شکست. مبارکت باشه جانم💖💗
فیگورهای ابداعی خودت😘😍 با کیکی که بابایی خریدن و اجازه ندادی کسی بهش لب بزنه 😄😍.
یهو دستت خورد به کیک و از خجالت خامه های چسبیده به انگشتات در اومدی😘😍
قبل از خواب. قربون چشمای خواب آلودت برم من خانم رز😘😍
بوسه ی پدر بر پیشانی بی همتا دختر
یه بار دیگه هم واست تولد گرفتیم کلی بازی کردیم کلی خندیدیم و خوش گذشت. از خستگی خوابت برده بود و با دیدن کیک سورپرایز شدی.
خانمی اینجا تا توان داشتی دنبال یه مرغ خپلو دویدی😄 ولی مرغ مذکور پرید توی حیاط یه خونه ی روستایی و غائله ختم شد.
غروب پاییزی باشه، هوا ابری و بارونی باشه، سرت به نوشتن گرم باشه و یهو حس کنی خونه خیلی ساکته! با اضطراب دنبالش بگردی و اینجوری پیداش کنی. براش نمیمیری؟ چشمام خیس شد و برات مردم مامانی💖💝
قصه ی گوی بیحوصله!😊😍
👱 خانم رز مدتیه اصرار داره آلیدا صداش کنم! این اسم رو تا حالا نشنیدم گوگل هم نشنیده بود!