پرنسس رزالینپرنسس رزالین، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

شاهدختِ من

یه تجربه ی جالب

1396/3/5 18:18
نویسنده : هلیآ
253 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز یه تجربه ی جالب داشتم. عمه جون ماریای شما دستیار کارگردان تله فیلمی بود و برای یک نقش محدود با دو پلان کوتاه  ازم خواست وقت بذارم.

حالا من مونده بودم چی بپوشم! خصوصاً که باید پوشیده میرفتم.منم فقط یه دونه مانتوی جلو بسته داشتم که اونم آستینش کوتاه بود.خلاصه به کمک چادر ملی حجاب گرفتمو رفتم. واقعاً بازیگری چقدر انرژی و علاقه میخواد.

آقای کارگردان یک پلان دیگه اضافه کرد و در مجموع سه پلان در قالب زنی که مشکلات خانوادگی داره داشتم. تا قبلش با ماریا جون میگفتیم و میخندیدیم اما گریم غمبار و لباسام یهو افسردم کرد. کارگردان معتقد بود چهره ی من زیادی بشاش و آرومه و نمیدونست من شب تا صبح بخاطر دخترگلی بیدار بودم و هر لحظه امکان داره از انرژی تهی شم و کاملاً برای نقش مناسب! و همینطور هم شد.

بابایی گلی موند خونه و تا بعد از ظهر ازت نگه داری کرد. اما چقدر دلم برات تنگ شد.این اولین باری بود که ازت جدا میشدم.خیلی دلم واست تنگ شد خیلی .همین که آف دادن من به سمت خونه پرواز کردم.بغلت کردم . بوییدمت. بوسیدمت هزارتا .  شمام خنده های دلبرانه تحویلم دادی.الهی دورت بگردممحبتبوس.

متاسفانه عکس جدیدی ندارم ازت جز این. مادر دختر منتظر که بریم گردش

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاهدختِ من می باشد