هفتمین ماهگرد شاهدختم

عشق مامان وارد ماه هفتم زندگیت شدی عزیزم. مبارک باشه خوشکل خانوم.عمرت طولانی ماه من

الان سه ماهه دندونات لثه هاتو متورم کرده اما نوک نزده.خلاصه حسابی بداخلاق و بد قلق شدی. مادرجون میگه علتش اینه که جمجمه ی سفتی داری.

از بد غذاییت بگم که اصلا شیرینی دوست نداری! البته در دوران بارداری ویارم همش روی گوشت و غذا بود و از شیرینی بدم میومد و یک گوشتخوار به تمام معنا بودم.بطور کلی از زمان جنینی از شیرینی بیزار بودی.

پریروز مچم در رفت.در دوران بارداری تورم مچ دست در بارداری داشتم و مچ دردم ادامه داشت تا بالاخره در رفت.میخواستم بخوابونمت توی گهواره یهو چرخیدی منم خواستم بگیرمت گفت تق! بابایی به دادم رسید و با یه حرکت غافلگیر کننده انداخت سرجاش.الانم مچبند طبی بستم.

حس مالکیتت به شدت فعاله. یه عروسک آوازه خوان داری که جزء متعلقات مهمته اگه کسی برداره ناراحت میشی.

عاشق آینه ای! میبرمت جلوش شروع میکنی به ادای عبارات نامفهوم.و همچنین بسیار ددری تشریف داری.

اینم عکسهای ماهگرد هفتم.