یاران جان، آرام جان
با هم از سیاست گفتیم، از کتابهای جدید و خوب، از خاطرات چشمک زن درگذشته و آینده ی جامع الاسرار.
شعر استعداد و قریه ی خدادادی میخواد و هر کسی توانشو نداره.خصوصا سبک نو.چون باید از نظر مفهوم مقوّی باشه و اگر چشم ازش آهنگی ندید حداقل روح حس کنه.
چند بار از طرف خانه ی کتاب واسم دعوتنامه بصورت ایمیل و پیامک اومد برای شرکت در نقد و بررسی کتاب "یک روز مناسب برای شنای قورباغه" و دهمین نشست تاریخ شفاهی کتاب. و من چون محل برگزاری تهران بود تنبلی کردمو نرفتم. چند روز پیش هم برای رونمایی از یک کتاب مهم دعوت شدم که وزیر فرهنگ و ارشاد هم حضور دارن و قراره از تعدادی از نویسندگان و شاعران بزرگ از جمله آقای محمود دولت آبادی عزیز هم تجلیل بشه. اینو دیگه باید برم. در روزمرگی غرق نشم، اکتیو بتونم و بدونم استعدادم حیفه.
و حالا موندم شما رو چیکار کنم خانومی؟ باخودم ببرمت یا بسپرمت به کسی.اینجوری هم که دلم آرام و قرار نداره.