پرنسس رزالینپرنسس رزالین، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

شاهدختِ من

همخوانی

 در این سرمای خشن کمی از مجاز حقیقت فاصله بگیریم و غرق شویم در حقیقت مجاز. صورتکهای تسلیم و بامداد خمار به نظر جالب میان. زیاد اهل رمان نیستم مگر اینکه اثری فاخر یا نگاشته در سبک رئالیسم جادویی باشه که عاااااشقشم. بیشتر کتب پژوهشی در زمینه ی تاریخی، سیاسی،روانکاوی جذبم میکنه اما رئالیسم جادویی که خواننده گاهی مجبور به کلنجار میشه رو قورت میدم. همینطور که میدونید یکی از مشهورترین و جذابترین نوشته ها در این سبک رمان "آیات شیطانی" ست که توسط " سلمان رشدی" نگاشته شده. *برای نشریات و جراید هم فعالیت دارم یا نه؟ چرا؟😃. باید عرض کنم خیر.  سخت نگیریم. شاد باشیم 🌹
15 دی 1396

جورواجور نوشت

تیتروار و شلخته مینویسم. در جایگاه یک مادر پر مشغله 🌹  نازدونه ی شیطون بلای ما و سلفی جالبش 😘😍 ایشون کاستارد هستن از نوستالژی های خوردنی. اینجا بهش پودر مغز پسته و بادام و گردو اضافه کردم تا برای رزالین جانمان مقویتر بشه.البته رزالین جانمان نخورد و من مجبور شدم یواشکی و به تنهایی تا مقطع لیسیدن ظرف جورشو بکشم😉 خوراکی مفید و چاق کننده مخصوص نی نی های شیطون. بالاخره بعد از ماهها تونستیم یک لحظه ی مادر دختری ثبت کنیم در یک کلبه ی چوبی دنج و به شرط خواب بودن رزالینم 😘😍.  و همسری جانم همچنان در حسرت. به محض اینکه ایشون خواست عکس بندازه رزالین بیدار شد و مثل فنر از جا پرید. *** اگه دوباره رای گیری بشه م...
11 دی 1396

یک فنجان روزمرگی با شکلات اضافه

* تولد عیسی بن مریم بنت عمران بن ماثان بن سلیمان بن داود بن ایشاء بن یهودا بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم علیهم السلام مبارک باشه 🎉🎊🎆🎇 ** کافیه بگم فلان عضو بدنم درد میکنه.رزالین جانمان بدو بدو میاد و میشینه روش! سر دست پا. نمیدونم چرا فکر کرده اگه باسن مبارکشو روی موضع درد بذاره من شفا پیدا میکنم😂. دیشب این موضوع مسبب خنده ی بسیار منو همسری شد. *** گلدخترم چند شبه نیمه شب بیدار میشه و از تختش میاد پایین و پیش من میخوابه.اولین شب حس کردم روی بالشم تنها نیستم. خیلی ترسیدم و از جا پریدم.دیدم دردونه ست😍. همسری رو بیدار کردم و دلمون قنج رفت واسش.ارتفاع تخت ما کمه راحت میتونه بیاد بالا 😍.اما از اون شب استرس داریم چون خطرناکه. میترسیم ...
4 دی 1396

زمستان مبارک

به تازگی آرزو به دل شدم! آرزوی عکس انداختن با دخترکم! به قول داداشم مثل مولکول هوا میمونه.از اینور به اونور😊. فقط موقع خواب آرومه.الهی براش بمیرم.وقتی هم خوابه دلم واسش یه ذره میشه😘😍 حدس بزنید چیکار میکنه! نماز میخونه😘😍  * به همسری جانم میگم چطور منو تو اینهمه از هم دور میشیم هم مسافتی هم زمانی اما نسبت به هم سرد نمیشیم؟  گفت آخه عشق ما بچه بازی نیست ریشه داره 😘.  ذوقیده گفتم میشه بیشتر توضیح بدید 😍؟  گفت با عدس پلو دوغ بیشتر میچسبیدا چرا گفتی نوشابه بگیرم؟  😂  ...
3 دی 1396

پانزدهمین ماهگرد شاهدختم👑

مبارک باشه عزیزم. هزارماهگیت جون دلم.دختر ناز و باهوشم بینهایت دوست داریم.گلدن رز نازنینم 😘😍 این عروسک حنا خانومه. دوست جدیدت که آقاجون واست خریدن.بابایی گلی هم سی هزار برات واریز کرد و منم کیک دارچین پختم که بدت نیومد و کمی خوردی 😘😍 پ ن: علت اینکه دیگه رزالین خانوم توی عکسهای ماهگردشون نیستن اینه که یکجا آروم نمیشینن و محیط اطراف رو به سرعت منهدم میکنن😊  عصر دیروز ماهگرد شما رزالین جانمان رو داشتیم و بعد عقدکنان یکی اقوام بابایی و بعد دورهمی یلدا. ** خامه ی فرم گرفته نمیتونم درست کنم. هلپ می پیلیز 😔 ...
30 آذر 1396

بازگشت به خانه

برگشتیم خونه عزیزم.سفر خوبی بود حیف که زود گذشت.بازم دلم واسه آقاجون تنگ شده 🌹 🌹 🌹  این مدت حسابی با آقاجون مچ شده بودی.ایشونم واست کم نذاشتن.کلی با هم بازی کردید 😘 😍  پروازمون تقریباً یک ساعت تاخیر داشت.اینم خانم رز منتظر و خسته ی ما بس که توی سالن انتظار جیغ زد و دوید 🌹 🌹 🌹  کیا فیلم ترسناک آنابل رو دیدن؟  این گلنازشونه. عروسک بچگی هامه و طبق تاریخی که پشتش حک شده همسنیم 😓  پ ن: موهای طلایی بلند داشت که من کچلش کردمو یه کلاه بافتمو گذاشتم سرش 😓 😓  همراهان خوبم تا آخر هفته پیامهای پر مهرتون رو میخونم و پاسخ میدم.پایدار باشیم🌹 ...
26 آذر 1396

پاییز را سر میکشیم

گلدن رز ما تا پنج میتونه بشماره اما تمرکزش همچنان روی یه دو شه هست.قربونت برم مامانی جان دلم😘😍 کیک پسته پختم عالی شد.جای همسری جانم خالی 😞. همون دستور کیک قابلمه ای که بهش کمی شیر و پودر پسته اضافه کردم. * خودتون رو وارد دعوای خاله سحر و خاله مهناز و خاله شهیندخت نکنید! هر کدوم برای منافع مالیشون پشتک میزنند نه بیشتر.هیچکدوم از دیگری بهتر نیستند.با پیگیری و دامن زدن به جنجال این سه فقط لودگی و کوته فکری رو باز نشر میدید.باور کنید هر سه شون بیکارن و دنبال سوژه ای برای سرگرم شدن.  ...
19 آذر 1396

چهاردهمین ماهگرد پرنسس رز🌹👑

نازدونه ی من، الان لار هستیم عزیز دلم.چند شب بود خواب آقاجون رو میدیدم دلم واسشون تنگ شده بود این بود که شال و کلاه کردیمو مادر دختری عازم سفر شدیم.💼👜 وای خدای من هر چقدر از شیطنتت توی هواپیما و سالن انتظار بگم کم گفتم.اینقدر خستم کردی که انگار کوه تراشیده باشم.😖😥 بابایی شب قبل از  سفر تا صبح بیدار موند و با هم حرف زدیم.دستمو بوسید و ازم تشکر کرد که واست سنگ تموم گذاشتم.میگفت مادر نمونه ای هستم. خب غیر از این هم نمیتونم باشم آخه تو زندگی منی شیرینم .💑💎 و اما چهاردهمین ماهگردت خانم رز دوست داشتنی، من کیک شکلاتی خوشمزه ای پختم که روند پخت و تزیینش مسبب خنده ی بسیار شد! این دو تا عروسک هم هدیه ی آقاجون و مامانجون هستن.🎂🎁 بعد نو...
29 آبان 1396
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاهدختِ من می باشد