پرنسس رزالینپرنسس رزالین، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

شاهدختِ من

اولین نیمه شعبان

1395/3/2 6:31
نویسنده : هلیآ
276 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب صدای آتیش بازی میومد با یه هوای بینظیر.تمیز و خنکآرام.

دیروز رفتم مرکز بهداشت.2کیلو اضافه وزن داشتم! وزنم نسبت به هفته بارداری و قدم کاملاً نرمال بود . ولی همینم نگرانم کرد واااای من نمیخوام به کوهی از گوشت و چربی و هوا و آب تبدیل بشمسبز.میخوام نوتلا رو حذف کنم کلاً همه شیرینی ها و شکلاتها.نصف اضافه وزن در بارداری بخاطر مصرف مکملها ست که راه گریزی نیست. یه برنامه غذایی جدید باید بریزم.توصیه شد پیاده روی برم.ولی تا قبل از ماه 8 نمیرم.میترسم کمردرد بارداری بگیرم.با توجه به فیزیک بدنی قبل از بارداری که گاهی باعث کمردردم میشد احتیاط کنم بهتره.

فشارمم روی 10 و 5 بود.چرا هی پایینتر میاد.غمگین میترسم موقع زایمان کار دستم بده.

صدای ناز قلبتم گوش جان کردیم.خواب بودی و خیلی دیپ بود اما فوق العاده دوست داشتنیمحبت.

دو تا دختر کوچولو هم اومده بودن واسه واکسنهاشون.اول خنده و بعد جیغ و گریه.هر دوتاشونم بمن زل زده بودن جوری که باعث تعجب همه شده بود . قبلاً راجع به هاله های انرژی خوندم نمیدونم از اون بود یا من کاریزماتیکمزیبا

قراره با بابایی بریم آتلیه بارداری.هوووف حوصله ندارم.میخوام تا صورتم بهم نخورده و پف نکردم بریم ولی زیاد قلمبه نشدی.راجبه نقاشی روی شکم شنیدم مواد شیمیاییش از طریق پوست و مویرگها وارد خون میشه.خصوصاً ماههای آخر که رگها متورمترن.شاید هم شایعه باشه.ولی خاطره جالبیه.دوست دارم امتحانش کنممتنظر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاهدختِ من می باشد