ای جونم ای جونم ای جوووووووووونم ...
خوش اومدی عزیزم ... زندگیه من متولد شد .فرشته خانومم زمینی شد . الهی مامی فدات شه چقدر تو خوردنی و نازی آخه .سیر نمیشم از نگاه کردن به صورت معصومت .رز سرخ من ... 31 شهریور 95 ساعت 10 صبح اومدی و دنیامونو عوض کردی.با قد 48 و وزن 3کیلو و پنجاه.وای خیلی حرف واسه گفتن دارم نمیدونم از کجا شروع کنم. چهرت هر لحظه در حال تغییره. از نظر بهره ی هوشی عالی هستی.از همون اول با اسمت آشنا بودی اسمتو صدا میزنم نگاه میکنی.واست آوازهایی که موقع بارداری میخوندم میخونم میخندی. ترانه ی های ریانا رو میذارم واکنش نشون میدی. داشتیم از بیمارستان برمیگشتیم نور خورشید چشماتو اذیت میکرد اخم کردی و دستاتو گذاشتی رو چشمات.چند بار دس...