پرنسس رزالینپرنسس رزالین، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

شاهدختِ من

چهل و دومین ماهگرد پرنسس رزالین👑🌹 و فرارسیدن سال1399هجری شمسی

گل گلی جونم اول از همه مامانی رو ببخش که الان آپ میکنم دلیلش اینکه این روزها گوشی مامانی دست شما ست و آخر شب در حالی اجازه دست زدن به گوشیم رو دارم که صفر شارژ و خاموشه و این رویه هر روزه تکرار میشه. خصوصاً که کلیپ های آموزش زبان انگلیسی برای کودکان رو دان کردم و شما مشتاقانه میبینی و تکرار میکنی. از دیشب تا الان بیدار موندم که بخوابی گوشی شارژ بشه بسته اینترنتی فعال کنم و آپ کنم. جان جانی کلی مبارکت باشه گل نازم. الهی شاد و سلامت و موفق باشی. بهترین ها رو برات آرزو دارم عشقم. گذشته از اون درگیر خونه تکونی و سفره هفت سین خاصم بودم! حالا میام بیشتر میگم و مفصل تعریف میکنم یکی از علتهای سر نزدنم هم این بود که منتظر یک تاریخ خاصم و فرا رس...
7 فروردين 1399

چهل و یکمین ماهگرد پرنسس رزالین👑🌹

سلام مامانی خوبی گل من؟ یک ماه دیگه هم گذشت جانانم. اینبار با کلی خوراکی خوشمزه سوپرایزدت کردیم که حسابی شاد شدی. الهی همیشه خوب باشی فرشته جانم. آنچه در این ماه گذشت اینکه بالاخره بعد از یک هفته جو بهاری زمستون با دامن سپید و سردش برگشت. برف آروم آروم از شب شروع به باریدن کرد. منم ناهار آش رشته پختم. آی چسبید! کلی برف بازی کردیم و آدم برفی ساختیم. اما اوضاعمون وقتی خراب شد که تیر برق سقوط کرد. برق و به طبع اون آب قطع شد. خدا رو شکر سپاه سریع وارد شد و شبونه تعمیرش کرد. دستشون درد نکنه. میوه هم واسمون دادن😄. اما اوضاع روستاها خیلی خیلی بد بود. تا چند روز بعد صدای هلیکوپتر های کمک رسانی میومد. روزهامون آروم میگذره خانم رز. شما مشغول ...
1 اسفند 1398

چهلمین ماهگرد پرنسس رزالین 👑🌹

چهلمین ماهگردت هم از راه رسید. بزرگ شدی تی تی جان. قد کشیدی عسل نمکی جان. شاد و سلامت و موفق باشی جان جان. حرفها و کارهای جدیدتر یادگرفتی. مثلاً واسه هر مارکت و مغازه ای که با بابایی میری خرید اسم گذاشتی مغازه ی بلبلی، سوت سوتی، بایودنتی و... هدیه ی بابایی به شما کلبه ی کودک بود که خیلی دوسش داری خصوصاً که مدتی بود با تشکچه های مبل واسه خودت خونه میساختی. منم کیک شکلات و نارگیل که خیلی خیلی دوست داشتی. وابستگیت به بابایی خیلی خیلی بیشتر از منه اما اونقدر دوستت دارم که نمیتونم حسودی کنم یا ناراحت بشم چون تنها چیزی که برای من مهمه شادی و رضایتته.  نیازی به گفتن نیست تمام زندگی مایی.
1 بهمن 1398

سی و نهمین ماهگرد پرنسس رزالین👑🌹

گلی خانوم طولانی ترین شب سال مبارک چشمای نازت و همینطور سی و نهمین ماهگردت به خوشی و میمنت رز طلایی. عاشقتیم عسل نمکی جان😘😍💖 هدیه هات به حساب من و بعد از اون به حساب خودت واریز شد. آرزو میکنم همیشه شاد و موفق و خوشبخت و پر انرژی باشی دختر بی همتا😘😍💖💝 قلبون مماخ سلماخولدت بشم مامانی. متاسفانه آبریزش داری😘😍💖💝 سفره کرسی سنتی در مهد کودکت😘😍💖💝 ای جان و جهانم خوشکل خانومم😘😍💖💝 تا الان بیست و اندی کلمه ی انگلیسی و یک مکالمه ی کامل فرانسوی بلد شدی. یک شعر یلدایی هم دو روزه زمزمه میکنی که دلم قنج میره. آفرین باهوش خانوم جانان😘😍💖💝 ...
1 دی 1398

به پایان راه میجوید پاییز و ما راز زمستانیم

گلی تا الان چندین کاردستی توی مهد درست کردی. پرچم، زنبور، قورباغه، خرچنگ. منو بابایی کلی ذوقتو میکنیم و قند توی دلمون آب میشه. گلی عاشقتیم گلی😍😘 شعرهای جدید هم یاد گرفتی. سه تا کامل چندتایی دست و پا شکسته. قربون صدای نازت برم عسل نمکی😘😍 و تا زدن لباسهاتو یادگرفتی که مرتب بمونن😘😍 راستی گلی از وقتی میری مهد بیشتر همو بغل میکنیم و میبوسیم. دلمون تنگ میشه واسه هم! چشم حسود کف پات و خدا حافظت باشه نازدونه ی دردونه ی من👑🌹 🌻 برای درمان و پیشگیری از این آنفلوآنزای خطرناک سوزاندن عنبرنسا و اسفند بخاطر خاصیت آنتی‌بیوتیکی و خشک شدن هوا و همینطور پوست مرکبات و پیاز چهارقاچ کنار وسایل گرمایشی، نوشیدن آب شلغم، آب پرتقال ، محلول شیروعسل...
15 آذر 1398

سی و هشتمین ماهگرد پرنسس رزالین👑🌹

عزیزتر از جان، دختر بی همتای ما یک ماه دیگه به عمر عزیزت اضافه شد جان و جهان. الهی سلامت باشی گلم جان. الهی خوشبخت باشی رز گلم جان. بابایی سوت و چتر واست خرید منم شیرینی زنجفیلی درست کردم که با ولع خوردی نوش جونت عزیزکم👑🌹 💔چند شب پیش تب داشتی عزیزم. از مهد سرماخوردگی گرفتگی. شربت استامینوفن هم نداشتیم. بابایی نصف شب رفت خرید چون هیچ رقمه راضی به پاشویه حتی یه دستمال مرطوب نمیشی تنها راه شربت استامینوفنه. یکی دوتا قاشق مرباخوری تا صبح خوردی و خدا رو شکر خوب شدی. فرداش هم یک لیوان آب پرتقال گرفتم و سوپ سبزیجات کامل پختم. خوردی و خدا رو شکر کاملاً قبراق شدی. بابایی دلهره داشت با وجود اصرار من نخوابید به پات بیدار موند تا صبح💐🌻 💎 راستی دخت...
30 آبان 1398

یادنگاری از چل تکه ی هزار رنگ سال

هنوز عادی نشده وقتی صدام میزنی "مامانی"! هر بار که میگی باید قربون صدقه ت برم و چندتا بوسه به لپای نازت هدیه کنم. جون دلمی وروجک😍💖 🍂🍁پاییز امسال خیلی به من چسبید. برای اولین بار خوشمزه جات تدارک دیدم. کلاً به جمع آوری آذوقه علاقه ای ندارم اما امسال برای سرگرمی خوب بود. شور گل کلم، رب انار ترش و شیرین، رب گوجه، کنسرو پوره ی کدو تنبل، مربای به و مربای هویج، ترشی و کنسرو ذرت و ترشی مخلوط و ترشی بادمجان شکم پر، زیتون پرورده، خلال و سبزیجات خشک درستیدم. دلم میخواد ترخینه واسه شبای سرد زمستون بذارم اما هنوز فرصت نشده. شما هم خیلی به من کمک کردی نازنین بانوی من. اگه دستم بند بود و وسیله ای رو لازم داشتم فوراً به دادم میرسیدی😘😍 🎊ب...
15 آبان 1398
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاهدختِ من می باشد